دیکشنری
داستان آبیدیک
تحت فشار قرار دادن
english
1
general
::
put under pressure
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تحت تعقیب در آوردن
تحت تعقیب قرار دادن
تحت تعمیر
تحت تولیت
تحت تکفل من بود
تحت حمایت و سر پرستی
تحت حمایت و سرپرستی
تحت رسیدگی
تحت رهن قرار دادن
تحت سرپرستی
تحت سرپرستی بودن
تحت سرپرستی دادگاه
تحت سرپرستی درآمدن
تحت شنود
تحت عنوان
تحت فشار قرار دادن
تحت فشار قراردادن
تحت قیمومت درآوردن
تحت مالکیت عمومی
تحت موئی
تحت نظارت
تحت نظارت بودن
تحت نظر
تحت نظر پلیس
تحت نظر گرفتن
تحت نظر کسی کار کردن
تحت کنترل
تحت کنترل بودن
تحتانی
تحتنظر گرفتن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید